تولیدکنندگان نارضایتی
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۶۹۱۶۹
کشور در حالی به پایان چشمانداز1404 نزدیک میشود که متاسفانه دغدغه امروز مردم معیشت و نیازهای اولیه است، طبق هرم مازلو گرچه ما نباید در بخشهای پایین هرم درگیر بمانیم اما متاسفانه به قاعده هرم مازلو برگشتهایم و دغدغه مردم، نیازهای اولیه شده است.
در زمینه نیازهای انسانی، هرم مازلو و سلسلهمراتب نیازها بسیار شناخته شده است و نظریات او را میتوان از فراگیرترین و معروفترین نظریات در مورد نیازهای انسان دانست و طبق هرم مازلو مساله غذا، آب و سلامت در کف این هرم و سپس موضوع امنیت و در لایههای بالاتر مساله خانواده، عزتنفس و علایق و خلاقیتها به عنوان شکوفایی فردی در راس این هرم قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پردهاول؛ اعتراض به شوک گرانی
پرده اول دی96 بود. درحالی که فقط چند ماه از شروع دولت دوازدهم میگذشت، اعتراض به گرانی و وضعیت معیشتی، مردم را به خیابانها کشاند و مشهد نقطهآغاز این اعتراضات مردمی بود.
برخی تحلیلگران سیاسی در همان مقطع هم معتقد بودند آنچه در دی۹۶ بروز و ظهور داشت این بود که جامعه ما دچار یک شکاف نسلی شده چراکه براساس آمار وزارتکشور حدود ۷۰درصد بازداشتیها متولدان ۱۳۷۰تا۱۳۸۰ بودند و این مساله از نظر جامعهشناختی و امر سیاست ورزی هم محل تامل بود، چون ورود نسل دیگری به صحنه اجتماعی محل تامل بود. براساس آماری که در همان زمان رحمانیفضلی، وزیر کشور ارائه داد ابعاد این اعتراضات شامل حدود ۱۰۰شهر میشد.
وقتی بالاخره این اعتراضات از آبوتاب افتاد، بهزاد نبوی از چهرههای موثر جریان اصلاحطلب اسفند۹۶ درباره ریشههای این اعتراض گفته بود: «حوادث یکی دو ماه اخیر و همچنین مشکلات موجود در کشور، شاید همه طیفها را به فکر وادار کند. حداقل فکر میکنم همه طیفها در وجود مشکلات خیلی مهم در اقتصاد کشور همنظر باشند و اگر رویدادهای یکی دو ماه اخیر را ناشی از مشکلات اقتصادی بدانند، ممکن است این موضوع باعث هماندیشی شود.»
البته روزنامه اصلاحطلب اعتماد هم در همان بازهزمانی اعتراضات دیماه را محصول شکاف اجتماعی دانست که مهمترین آن شکاف اقتصادی و اعتراض فرودستان، فقرا و افراد کمبرخوردار نسبت به وضعیت معیشتی و زیستی خود بود؛ البته پس از اعتراضات دی۹۶ در تیر97 هم بازاریان موجهای اعتراضی مشابهی در ابعاد کوچکتر در اعتراض به افزایش نرخ ارز، قیمت کالاها و کمبود مشتری بهراه انداختند.
پرده دوم؛ آشوب بنزینی
گرچه نیمهاول سال پر ماجرای 98 در آرامش نسبی سپری شده بود اما هیچکس از توفانی که در پاییز و زمستان آن سال در راه بود، خبر نداشت؛ افزایش قیمت بنزین بدون پیوست رسانهای و اقناع عمومی، مردم را دلخور و معترض کرده بود، هرچند اکثر کارشناسان اقتصادی، کشور را ناگزیر از افزایش قیمت بنزین میدانستند اما گلایه اصلی به بیبرنامگی، بیعملی و ارتباط نگرفتن دولت با مردم و آگاهکردن تدریجی آنها از این تغییر بزرگ بود؛ نکتهای که اینبار و در قطعی مکرر برق دوباره اتفاق افتاده و دولت و نهادهای ذیربط کمترین تلاشی برای تطبیق جدول زمانبندی قطعی برق با برنامه اعلامی ندارند.
بامداد ۲۴آبان۱۳۹۸ بدون اطلاع قبلی قیمت بنزین سهمیه ای ۱۵۰۰ و بنزین آزاد 3000 تومان نرخگذاری شد و همین اقدام بدون مقدمه کافی بود تا موجی از اعتراضات سراسر کشور را دربربگیرد و اینبار معترضان مخالفت خود را با افزایش ناگهانی قیمت بنزین اعلام کردند اما رئیسجمهور ترجیح داد خود را از تیررس این اعتراضات کنار بکشد و با جمله تاریخی «من خودم تازه صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده» آتش خشم عمومی را شعلهور کند.
طرحی که میتوانست با کمک رسانهها بهصورت نرم و تدریجی جامعه را از یک شوکعصبی نجات دهد دقیقا بهصورت برعکس مدیریت شد.
به هرحال اعتراضات آبانماه نیز بهسرعت از مسیرقانونی و اصلی خود منحرف شد و تقریبا مانند همه ادوار قبلی با سوءاستفاده برخی عناصر فرصتطلب به موجی از ناآرامیهای امنیتی بدل شد؛ وضعیتی که طی آن شمار زیادی از معترضان و نیروهای امنیتی مصدوم شده یا جان خود را از دست دادند.
اعتراضاتی که عمدتا در محلات کارگری و فقیرنشین شهری متمرکز و در ابتدا نسبتا مسالمتآمیز بود، بهتدریج به یک شورش خشونتآمیز تبدیل شد.
اعتراض به خاموشی
ولی اینبار اعتراضات نه بهخاطر گرانی و افزایش قیمت بنزین که به دلیل قطع مکرر آب و برق است؛ آن هم درست در گرمترین روزهای سال؛ با گذشت چند روز از این بیتدبیری برقی، گلایه اصلی مردم دیگر نه به چرایی قطع برق بلکه به این حجم از ناهماهنگی در اعلام برنامه خاموشی است.
آنقدر کار بالاگرفته که برخی کاربران فضایمجازی به زبان طنز از دولت خواستهاند حداقل برنامه روشنایی را منتشر کند! البته اعتراضات مردمی اینبار گرچه در فضای حقیقی بسیار محدود و با برخی شعارهای ساختارشکنانه در برخی نقاط تهران و شهرهای دیگر مواجه شده اما خاستگاه اصلی این اعتراضات اینبار در فضایمجازی است؛ بحران آب در خوزستان، صف خرید آب در هویزه و شادگان و گریههای دخترک سیستانی در طلب آب غصهای دیگر به دردهای اجتماعی مردم اضافه کرده است.
آنطور که اعضای کمیسیون انرژی مجلس گفتهاند، متاسفانه 10هزار مگاوات فاصله بین تولید و مصرف برق کشور وجود دارد که وزارت نیرو نتوانسته مدیریت لازم را در این بخش ایجادکرده و همین اتفاق مشکلات زیادی را به دلیل خاموشیهای بدون اطلاع برای مردم بهوجود آورده است.
به هرحال نادیده گرفتهشدن اعتراض بهحق مردم به خاموشیها، مساله آب در شهرهای مرزی و بیعملی محسوس دولت در این زمینه، فضایی گشوده که برخی تحلیلگران از تحویل زمینسوخته به دولت بعدی بگویند و حتی برخی فعالان اجتماعی از لزوم ورود قضایی و رئیس جدید قوه قضاییه برای برخورد با ترک فعل مسؤولان صحبت کنند.
به نظر میرسد باوجود تجربه آبان98 مدیریت صبح جمعهای، همچنان مردم را آزار میدهد کما اینکه حسن روحانی در جلسه سهشنبه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت مجددا گفته است: آنچه بیش از خاموشی میتواند آزاردهنده باشد قطع بدون برنامه برق است. اگر از پیش اطلاعرسانی لازم صورت گیرد، خسارت و نارضایتی کمتری خواهیم داشت.
این موضوع هم به مساله اول نقد در بین فعالان سیاسی و اجتماعی تبدیل شده و آنها از اینکه رئیسجمهور خود را مخاطب نقدهایش نمیداند، گلایه داشتند.
مریم عاقلی - سیاسی / روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: بحران اجتماعی اعتراضات اجتماعی هرم مازلو قیمت بنزین سهمیه ای قیمت بنزین هرم مازلو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۶۹۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا چشم مردم به دیدن ۵۰ فروند هواپیمایی که دولت میگوید وارد کشور کرده، روشن نمیشود؟
به گفته رییس سازمان هواپیمایی کشوری در حال حاضر ۱۸۰ فروند هواپیمای عملیاتی در ایران وجود دارد؛ در حالی که خود او پیش از این گفته بود که با توجه به جمعیت فعلی کشور نیاز به ۵۵۰ فروند هواپیما داریم.
به گزارش اعتماد، سال گذشته قرار بود تعداد هواپیماها به ۲۵۰ فروند برسد که این اتفاق نیفتاد. اما درباره آمار و ارقام هواپیماهای فعال کشور نیز نظرات مختلفی وجود دارد.
نمای کلی صنعت هوانوردی ایران در بخش تقاضا به گونهای است که بلیت هواپیما حتی برای آنهایی که پولش را دارند به سختی پیدا میشود و بدون اتصال به شبکه دلالی پر قدرتی که ظاهرا کسی قرار نیست جلوی آنها بایستد؛ خبری از بلیت نیست. ایرلاینها به واسطه «قیمت گذاری دستوری» بلیت هواپیما با زیان انباشته فعالیت میکنند و تحریمها کاری کرده که سوختگیری برای پروازهای بینالمللی به سختی انجام شود و در پروازهای داخلی، با وجود تعداد زیاد فرودگاههای کشور، بسیاری از آنها فعالیت خاصی ندارند، چون اصولا مسافری ندارند و ایرلاین خاصی حاضر به برقراری پرواز نیست.
فقط ۷ یا ۸ هواپیمای سرحال داریم!در بخش عرضه، کارشناسان میگویند به غیر از ۳ هواپیمای ایرباس برجامی، ۱۳ فروندایتیآر و چند فروند ایرباس ۳۴۰ ماهان، کل ناوگان کشور باید بازیافت شود. «بازیافت» هواپیما بدین معنی است که بدنه هواپیما که از جنس آلومینیوم است به قطعات کوچک بریده شده و به کارخانههای مربوطه جهت ذوب و تبدیل به آلومینیوم نو شود. همچنین سایر قطعات اعم از سیمهای مسی، قطعات فولادی، پلاستیکها و... نیز تا جای ممکن بازسازی شوند.
کارشناسان حوزه هوانوردی میگویند حدود ۲۰ فروند هواپیمای مسافربری در کشور ارزش عملیاتی دارند که ۱۳ فروند آن توربوپراپ با ظرفیت ۷۰ نفر هستند که به دلیل نبود قطعات زمینگیر شدهاند. میماند ۷، ۸ فروند هواپیما که باید پروازهای داخلی و خارجی را به صورت همزمان انجام دهند که البته آنها هم با کمبود قطعات مواجه هستند. به عبارت دیگر، در حالی که کشورهای امارات، قطر و ترکیه در مجموع بالای هزار فروند هواپیمای سرحال دارند، تعداد هواپیماهای قابل اتکای ایران ۷ یا ۸ فروند است و باقی هواپیماهای کشور شدیدا فرسوده شدهاند.
کاهش پروازهای داخلیدر بخش شاخص «نشست و برخاست» که میزان تردد هواپیماها در فرودگاهها را به تصویر میکشد نیز شرایط مشابهی طی سال ۱۴۰۱ حاکم بوده و البته بیشتر نشست و برخاست هواپیماها به سمت پروازهای بینالمللی رفته که عمدتا توسط «ایرلاینهای خارجی» انجام میشود. به گفته وزارت راه و شهرسازی، میزان نشست و برخاست هواپیما در پروازهای داخلی در سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ ریزش ۹ درصدی داشته و از ۳۰۵ پرواز به ۲۷۸ پرواز کاهش پیدا کرده است. در مقابل، نشست و برخاستها در پروازهای بینالمللی ۶۴ درصد رشد کرده است.
ریزش پروازها در دهه ۹۰آمارهای وزارت راه و شهرسازی به وضعیت شاخصهای بخش هوانوردی در دهه ۹۰ نیز پرداخته که در نوع خود آمارهای جالبی ارایه میکند و شاید بتوانیم پاسخ سوالی که ابتدای گزارش پرسیدیم را در این بخش بیابیم. تعداد نشست و برخاست در پروازهای داخلی در حالی طی سال ۱۴۰۱ به ۲۷۸ هزار فروند هواپیما رسیده که در سال ۱۳۹۶ یعنی بهترین عملکرد دهه ۹۰، این رقم ۳۹۶ هزار فروند بوده. در واقع مقایسه این دو رقم از یک کاهش ۲۵ درصدی خبر میدهد. در پروازهای بین المللی نیز این وضعیت تکرار شده است. بهترین عملکرد دهه ۹۰ در این شاخص مربوط به سال ۱۳۹۳ است که ۲۹ هزار فروند هواپیما نشست و برخاست داشتهاند. اما در سال ۱۴۰۱ این عدد به ۲۳ هزار فروند رسیده که ۲۱ درصد کاهش یافته است.
در شاخص اعزام و پذیرش مسافران داخلی نیز بهترین عملکرد برای سال ۹۶ است که ۴۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر جابهجا شدهاند. عددی که با کاهش ۲۸ درصدی به کمی بیش از ۳۲ میلیون نفر در سال ۱۴۰۱ رسیده است. در بخش مسافران خارجی این وضعیت بدتر است. بهترین عملکرد این بخش مربوط به سال ۱۳۹۳ است که ۴ میلیون و ۴۱۲ هزار نفر در پروازهای بینالمللی اعزام و پذیرش شدهاند و در سال ۱۴۰۱ با کاهش ۳۷ درصدی این عدد به ۲ میلیون و ۷۷۵ هزار نفر رسیده است.
۵۰ هواپیمای وارداتی کجا هستند؟در یکی- دو سال گذشته صنعت هوانوردی ایران با شدیدترین تحریمهای ظالمانه علیه ایران روبرو بوده و در کنار آن قیمتگذاری دستوری بلیت هواپیما، بسیاری از ایرلاینها را زیانده کرده است. اما مثلا به جای مدیریت این شرایط که پیش از این به هنگام امضای برجام صورت گرفت؛ ادعاهای عجیبی مانند «واردات ۵۰ هواپیما» در دو سال گذشته مطرح میشود و در کنار آن با طعنه به دولت قبلی گفته میشود که «این دولت به دنبال عکس یادگاری با هواپیمای برجامی نیست!»، اما واقعیت این است که صنعت هوایی ایران که تجربه اضافه شدن ۱۶ هواپیمای برجامی را در مدت دو سال و تاثیر آن را بر صنعت هوایی حس کرده، اثرات اضافه شدن ۵۰ یا ۶۰ فروند هواپیما در دو سال گذشته قاعدتا چیزی نیست که فعالان این صنعت و مردم نتوانند آن را حس کنند؛ بنابراین اینگونه اظهارات چندان درست به نظر نمیرسد.
نمای کلی صنعت هوانوردی ایران نشان میدهد که مدیریت هوانوردی در کنار توان رایزنیهای مقتدرانه سیاسی در بالاترین سطح ممکن، نیازمند به کارگیری تخصص و علم است و دیر یا زود مجبور خواهیم شد بالاخره در برابر این قاعده سر تسلیم فرود آوریم.